این موارد اهمیت صنعت پلاستیک را به عنوان مهمترین بخش از صنایع تکمیلی محصولات پتروشیمی نشان میدهد که از اشتغالزایی برجستهای در اقصی نقاط ایران برخوردار است.
سلاح پاندمی
پاندمی کرونا موجب شد تا اهمیت صنعت پلاستیک دوچندان شود تا جایی که برخی تحلیلگران دنیای امروز را عصر پلاستیک نامیدهاند؛ آن هم در شرایطی که همه ما به سراغ محافظتکنندههایی از جنس پلاستیک همچون ماسک و دستکش رفتیم که جایگاه این صنعت را در مبارزه با شیوع ویروس کرونا برجسته ساخته؛ گویی جهان در پوششی از پلاستیک قرار گرفته است. پلاستیکها شاید مهمترین بخش در صنایع تکمیلی پتروشیمی باشند که مصرفکننده بخش اعظم تولیدات صنایع پتروشیمی هستند.
مهمترین حلقه در زنجیره ارزش صنعت پتروشیمی صنایع تکمیلی هستند که به تولید محصول نهایی منتهیشده به تکمیل این زنجیره منجر میشود. همچنین اثرگذارترین بخش بر زندگی افراد هر جامعه در زنجیره تولید محصولات پتروشیمی صنایع تکمیلی است که تولیدات آن را به صورت ملموس در زندگی خود مشاهده میکنیم. اگر به اطراف خود نگاه کنیم حجم بزرگی از تولیدات صنایع تکمیلی که غالباً در چارچوب صنعت پلاستیک، نساجی و بستهبندی قرار میگیرد در دسترس است که به وضوح اثر آن را میتوان در دورههای مختلف حیات بشر متفاوت ارزیابی کرد. با توجه به شیوع ویروس کرونا این نقش اهمیت بیشتری پیدا کرده و هرچه میگذرد جایگاه خطیرتری به خود میگیرد. این در حالی است که حجم مصرف پلاستیک در کشورهای پیشرفتهتر، بالاتر از کشورهای در حال توسعه است بنابراین پتانسیل رشد تقاضای این محصولات در جوامع در حال توسعه را میتوان در نظر گرفت.
خط مقدم مبارزه با شیوع ویروس کرونا
برجستهترین عملکرد صنایع تکمیلی پتروشیمی را میتوان در مبارزه با ویروس منحوس کرونا مشاهده کرد. اگر کادر درمان و تجهیزات بیمارستانی را خط مقدم مبارزه با این بیماری بهشمار آوریم اما سلاح اصلی در برابر شیوع این ویروس قطعاً ملزومات پلاستیکی همچون ماسک، دستکش و لباس بیمارستانی و مایعات ضدعفونیکننده است که بخش اعظم این موارد در صنایع تکمیلی تجمیع شده است.
به عنوان مثال تولید ماسک، دستکش و گان بیمارستانی و حتی عینک در چارچوب صنایع تکمیلی پتروشیمی بخشبندی شده و این صنایع در تولید این ملزومات کارنامه موفقی از خود به جای گذاشتهاند. اینکه از زمان شیوع ویروس کرونا در ایران در اوایل اسفند سال گذشته تاکنون بهای ماسک در بازار داخلی نهتنها افزایش نیافته بلکه از کاهش نسبی هم برخوردار شده است را باید یک ویژگی برجسته و حتی عجیب بهشمار آورد؛ آن هم در شرایطی که از آن دوره تاکنون بهای آزاد و نیمایی ارز رشد دو تا سهبرابری تا روزهای اوج قیمت را تجربه کرده است. این ویژگی مهم نشان میدهد که صنایع تکمیلی از توانمندی تولیدی بسیار بالایی برخوردار بوده و در روزهای سخت پاندمی کرونا تمامقد به حمایت از بخش سلامت در کشور پرداخته است. این نکته مهم را باید اینگونه در نظر گرفت که توانمندیهای بالقوه این صنعت به قدری بالاست که ریسکهای احتمالی بزرگی را تعدیل کرده است.
در حوزه بستهبندی و انتقال مایعات ضدعفونیکننده نیز همین ویژگی مهم را شاهد بودیم. به عنوان مثال در روزهای ابتدایی پاندمی کرونا در اواخر سال گذشته مشاهده کردیم که مایعات ضدعفونیکننده به میزان کافی در کشور در صنایع بزرگ پتروشیمی تولید شد اما ظروف کافی برای بستهبندی و انتقال این حجم از مایعات ضدعفونیکننده در دسترس نبود. صنایع تکمیلی در آن بازه زمانی با جدیتی مثالزدنی وارد عمل شدند تا جایی که در زمان محدودی این مشکل نهتنها برطرف شد بلکه این مایعات تا اقصی نقاط ایران انتقال یافت و از شیوع سریع این ویروس جلوگیری کرد. این دو سیگنال بزرگ یعنی تولید تمامقد ملزومات بهداشتی همچون ماسک و دستکش در لایه اول و تولید گسترده ظروف بستهبندی مایعات و محلولهای ضدعفونیکننده و انتقال آنها به تمام نقاط کشور عملکرد بسیار برجسته صنایع تکمیلی پتروشیمی در کشور بود که به جرأت میتوان گفت حمایت قدرتمندی از سایر بخشها و بهخصوص بخش بیمارستانی و نهادها و ارگانها و سازمانها و تشکلهای غیردولتی فعال در مبارزه با ویروس کرونا به شمار رفت. این موارد را نمیتوان نادیده گرفت و به عنوان یک ویژگی مهم اگر آنها را در نظر بگیریم، میتوان گفت این پتانسیل مغفول از امکان توسعه به سایر بخشها و صنایع نیز برخوردار است، بنابراین این ظرفیت در صنایع تکمیلی پتروشیمیایی با محوریت صنعت پلاستیک وجود دارد که در کوتاهمدت حجم تولید خود را افزایش جدی داده و در صورت وجود بازار مصرف آن، آینده قدرتمندی را پیشروی بخش تولید ترسیم خواهد کرد. این موارد به معنای آن است که صنعت پلاستیک در یک بازه زمانی بسیار کوتاه توانست آینده احتمالی رشد تولید را رقم بزند و اگر بتوان تغذیه مواد اولیه همچنین بازار مصرف کافی را برای این صنایع تدارک دید، پتانسیل کسب موفقیتهای بیشتر را از هماکنون در اختیار دارد.
درسهای کرونا برای صنعت پلاستیک
همانگونه که عنوان شد پاندمی کرونا به تحرک مخصوص صنعت پلاستیک در کشور منتهی شد و افزایش حجم تولید برجستهای را شاهد بودیم. مبارزه با این پاندمی اما درسهای بزرگی برای صنعت پلاستیک به همراه داشت که مهمترین آن امکان و ظرفیت افزایش سریع و شدید حجم تولید در بازه زمانی بسیار کوتاه بود.
بسیاری از واحدهای تولیدی با تغییر سبک تولید خود توانستند حجم عرضه محصولات را به سرعت افزایش دهند که این داده نشان داد در صورت وجود بازار مصرف امن و جذاب میتوان رقابت بین واحدهای تولیدی را به یک تعامل برای تغذیه قدرتمند و مستمر بازار تبدیل کرد. این تجربه اگر در فرآیندهای تجاری بهکار گرفته شود و بتوان بازار مصرف بزرگتری را برای این صنایع در داخل و خارج از کشور ترسیم کرد احتمال رشد بسیار سریع تولید در صنعت پلاستیک وجود خواهد داشت.
به عنوان مثال استفاده از قالبهای قدیمی یا تغییر فرآیند تولید و افزایش سرعت عمل در استفاده بیشتر از ماشینآلات با تقویت راندمان عملیاتی آنها واقعیتی بود که در پاندمی کرونا مشاهده شد. همچنین تغذیه مستمر مواد اولیه از صنایع بزرگ بالادستی آغاز شد و تا تولید محصول در صنایع کوچکتر پاییندستی ادامه یافت تا به هر شیوه ممکن نیاز بازار تامین شود. این مطلب نشان داد امکان افزایش راندمان تولید در کوتاهمدت وجود دارد و اگر بازار مصرف جذابی در داخل یا خارج از کشور ایجاد شود امکان تغذیه کامل آن بازار وجود خواهد داشت.
این در حالی بود که در شیوع پاندمی کرونا حتی شرکتهای رقیب که بعضاً از اختلافات دیرینهای با یکدیگر برخوردار بودند اختلافات را رها کرده و به یک همکاری مشترک دست زدند تا همه در مبارزه با شیوع ویروس کرونا همکاری، همفکری و هماهنگی داشته باشند.
این مطلب چیزی شبیه به بسیج صنعتی برای تولید حداکثری بود که خروجی آن در اختیار قرار گرفتن ملزومات مورد نیاز در مبارزه با شروع ویروس کرونا و همچنین در اختیار قرار گرفتن ظروف کافی بستهبندی مایعات و محلولهای ضدعفونیکننده بود که در نهایت تمامی آحاد جامعه از این روند کلی بهرهمند شدند.
عدم رشد قیمتها و آرامش بازار سادهترین خروجی این همکاریهای پیچیده بود و نشان داد حتی بهرغم جهشهای بزرگ نرخ ارز باز هم میتوان به آرامش بازار با تکیه بر حجم بالای تولید خوشبین بود. این موارد نشان داد در صورت وجود یک بازار مصرف جذاب در داخل یا خارج از کشور شرکتهای کوچک و بزرگ صنایع پلاستیک این بضاعت را دارند تا با هماهنگی و همکاری با یکدیگر به سمت تغذیه بازار حرکت کنند و در نهایت همه از منافع مشترک تولید بهرهمند شوند. این تجربه به معنای آن بود که نیاز به بازار جذاب و امن مهمترین نیاز صنایع پلاستیک در کشور است که میتواند جایگاه قدرتمندی را حتی در فرآیندهای صادراتی به خود اختصاص دهد.
اینکه بتوانیم در چارچوب تشکلها و شرکتهای مدیریت خدمات صادرات بازارهای هدف را شناسایی کرده و با بازاریابی علمی و قابل قبول، حجم تقاضای داخلی و صادراتی را افزایش دهیم و به سمت تولید حداکثری حرکت کنیم میتواند آینده این صنعت را همچون بسیاری از کشورهای جهان تغییر دهد. تجربه پاندمی کرونا نشان داد وجود بازار مصرف، ناخودآگاه به همکاری عمیقی بین تولیدکنندگان منتهی خواهد شد تا حتیالمقدور از تمامی سهم بازار هدفگذاریشده بهرهمند شوند.
این تجربه میتواند در آینده برای کشف بازارهای جدید بسیار جذاب باشد، آن هم در شرایطی که شاهد بودیم تمامی شرکتها با همه بضاعت خود در مسیر حمایت از عرضه مستمر و امن تولیدات در صنعت پلاستیک حرکت کردند که خروجی آن آرامش بازار و ثبات نسبی قیمتها بود. این تجربه نشان داد حتی در جهشها و جرقههای بزرگ نرخ ارز باز هم میتوان با افزایش حجم تولید قیمت تمامشده را برای مصرفکننده نهایی کاهش داد تا خود تولیدکننده نیز در گام اول از حجم تولید خود بهرهمند شده و درآمدزایی اصلی خود را از این مسیر تعقیب کند، بنابراین نوسان قیمت مواد اولیه و محصول ناخودآگاه اولویت دوم خواهد بود و اولویت اصلی حجم تولید است که در نهایت برای اقتصاد کشور و رفاه عموم اهمیت برجستهای دارد.
از سوی دیگر از پاندمی کرونا آموختیم که میتوان از بسیاری قوانین و قواعد زائد فاصله گرفت و بدون توجه به سختگیریهای بوروکراتیک حجم تولید را اولویت اصلی بخش دولتی و بخش خصوصی مطرح کرد که در نهایت به افزایش تزریق یا رشد عرضه کل در جامعه بدل شده که حتی میتواند درس مهمی برای اقتصاد کشور باشد.
همین نکته که بهرغم رشد محسوس قیمت ارز و افزایش قیمتهای جهانی در یک سال اخیر شاهد هستیم که بهای ماسک، دستکش و محلولهای ضدعفونیکننده بستهبندیشده افزایش چشمگیری نداشته نشان میدهد که این صنعت
توانسته اثبات کند با افزایش حجم تولید حتی میتوان در برابر رشد قیمتها نیز موضعگیری کرد و رقابت عادلانه در صنایع را به نفع مردم و عموم جامعه و کلیت اقتصاد مدیریت کرد.
پتانسیل تولید حتی در مناطق دورافتاده
آمارهای منتشره از تعداد بنگاههای اقتصادی در صنایع پاییندست پتروشیمی از دو سری داده متفاوت برخوردار است که هر دو از اهمیت برجسته این صنایع در تولید و اشتغالزایی حکایت دارد. بنابر آمارهای رسمی هماکنون ۱۵ هزار واحد در صنایع پاییندست پتروشیمی در کشور فعال هستند که در مقایسه با ابعاد بزرگ صنایع بالادستی صنایع کوچک و متوسط نامگذاری میشود اما در سالهای اخیر واحدهای بزرگ بسیاری در صنایع تکمیلی ایجاد شده که بعضاً در منطقه خاورمیانه مشابهی ندارد بنابراین روند افزایشی حجم تولید در صنایع تکمیلی پتروشیمی در کشور در مسیر رشد مستمر و قدرتمندی قرار گرفته و این روند ادامه خواهد داشت. این در حالی است که در آمارهای تشکلهای رسمی عدد ۸ هزار واحد صنعتی در صنایع تکمیلی پتروشیمی و ۱۰ هزار واحد صنفی در این صنایع را شاهد هستیم که هر دو
این آمارها نشاندهنده برجستگی ابعاد تولید و اشتغالزایی در این صنایع است.
از سوی دیگر روند صعودی تعداد و ظرفیت تولید فعال در صنایع تکمیلی پتروشیمی به صورت مستمر و ادامهدار در حال رشد است که میتواند آینده جذابی را برای این صنعت به ارمغان آورد. به عنوان مثال با آغاز به کار هر واحد پتروشیمی جدید با محوریت پلیمرها مسیر مضاعفی برای سرمایهگذاری بخش خصوصی در صنایع پاییندستی آن ایجاد میشود که خروجی آن در نهایت روند توسعه و تقویت زنجیره ارزش خواهد بود. همچنین اغلب صنایع کوچک و متوسط و بعضاً واحدهای بزرگ در صنایع تکمیلی در اقصی نقاط کشور توزیع شده و هر نقطهای از کشور را لحاظ کنیم شاهد هستیم که صنایع پاییندستی پتروشیمی با محوریت صنعت پلاستیک در آن حوزه حضور واقعی داشته و ایفای نقش میکند. به جرأت میتوان گفت در هیچ استانی از کشور نیست که یک واحد تولیدکننده محصولات پلاستیکی دیده نشود و احداث هر واحد به معنی آن است که در آن منطقه خاص پتانسیل ایجاد صنایع مشابه و وابسته بسیاری ایجاد خواهد شد که میتواند به تقویت صنعت بهخصوص در نقاط دورافتاده کشور منجر شود.
از سوی دیگر با توجه به هزینه حملونقل نسبتاً پایین مواد اولیه و تولید محصولات در حجم بالا به منظور مصرف در همان منطقه خاص میتوان گفت که پتانسیل رونق تولید در تمام نقاط کشور در حوزه صنایع تکمیلی وجود دارد و در این خصوص دورافتاده بودن یک منطقه یا فاصله جغرافیایی با پایتخت یا صنایع بزرگ بالادستی یک سرعتگیر برجسته در برابر اشتغالزایی و رونق اقتصادی بهشمار نمیرود. این نکته را باید به صراحت عنوان کرد زیرا حضور صنایع تکمیلی در نقاط دورافتاده میتواند به صورت کلی سیگنال مثبت مهمی به اقتصاد آن منطقه تزریق کند و چهره مناطق متفاوت را از نگاه صنایع تکمیلی تغییر دهد.
همچنین باید به این نکته توجه کرد که مهمترین ملزومات تولید در صنایع تکمیلی در حوزه پلیمرها و محصولات پلاستیکی در ابتدا برق و سپس حاملهای انرژی است که میتوان گفت در اغلب نقاط کشور از این مزیت نسبی برخوردار هستیم و آن هم در شرایطی که هزینه حملونقل در مقایسه با قیمت تمامشده نیروی کار چندان برجسته نیست ذات و ورود یک تکنولوژی یا دانش فنی خاص به یک منطقه دورافتاده میتواند به رشد فرهنگ سرمایهگذاری و تقویت دانش فنی آن منطقه کمک کند بنابراین روند توسعه در نقاط مختلف کشور را از این مسیر میتوان تسریع و تسهیل کرد. از سوی دیگر تولید ماشینآلات و حتی قالبسازی در کشور رونق مطلوبی دارد بنابراین ریسکهای فنی و تکنولوژیک
به ویژه برای محصولات به نسبت سادهتر سرعتگیر مهمی در برابر رشد اقتصادی منطقه با محوریت صنایع تکمیلی ایجاد نخواهد کرد.
اینکه در مناطق کویری؛ مناطق جنگلی یا سواحل در همه نقاط کشور شاهد احداث و عملکرد واحدهای تولیدی در صنایع تکمیلی هستیم را باید یک واقعیت بهشمار آورد که موارد فوق را اثبات میکند. حتی سفر به مناطق مرزی در شرق کشور به معنی مشاهده بسیاری از واحدهای تولیدی در صنایع تکمیلی است که با میل به صادرات تولید میکنند و از همه مهمتر کالاهای بسیاری را برای بازارهای صادراتی در کشورهای منطقه تولید کرده و خواهند کرد. تجمیع موارد فوق به این معناست که پتانسیل رونق مناطق دورافتاده که از برق یا حاملهای انرژی برخوردار هستند از مسیر صنایع تکمیلی محصولات پتروشیمی سریعتر صورت گرفته و ریسک بزرگی برای صنعتی شدن مناطق مختلف با محوریت شهرکهای صنعتی یا حتی مناطق آزاد ترسیم نمیشود.
سایت پلیمر و بسته بندی