این چه روزی است که عیدش به جهان می خوانند
مردمان فخر فروشند و به آن می بالند
این چه روزی است که در آن نَفَس حق جاری است
می رسد لطف خدا تا که جهانم باقی است
این چه روزی است که حور و ملک و آدمیان
هلهله سر بدهند و غمشان نیست میان
این چه روزی است که با وحی خدا امضا شد
در دل پیر و جوان وِلوِله ای بر پا شد
یک ندا آمد و گفتا که غدیر است غدیر
دل عشاق علی (ع) را همگی کرده اسیر
بی گمان عرش خدا هم به زمین مهمان است
چشم دل وا نکنی از نظرت پنهان است
ماه و خورشید به یک جا به جهان است عیان
نکند محشر کبری شده یا رب به جهان
بر بلندای جهان ماه به دست خورشید
عرضه شد بر همگان بر دل مردم تابید
گفت خورشید که هنگام غروبم پیداست
نور مهتاب ولی در دل شب پا بر جاست
هر که با نور من از ظلمت دنیا وا شد
از دل شب نهراسد که علی(ع) پیدا شد
یا علی پرچمتان تا به ابد پا بر جاست
یوسف غائبتان سرور کل دنیاست
ذولفقار تو علی (ع) دست عزیز زهرا است
جان فدایش ، به میان است ولی نا پیداست
یارب این عید مبارک ، تو مبارک گردان
برسان بر سر ما صاحب عصر این دوران
ناصر کسمایی نجف آبادی